پلان اول :

 

در سال ۱۳۵۶ برای اولین بار قلل مشهور البرز مرکزی از جمله خلنو ، آزادکوه ، ناز ، کهار ، ناظر و گل زرد و حتی قله های دماوند ، سبلان ، سیالان ، شیرکوه ، الوند و … را صعود کردم

 

 در آن زمان به طور مشخص هیچ کدام از این قله ها تابلوی خاصی نداشتند و همنوردی هم دوربین عکاسی نداشت که از مسیر صعود به قله عکس برداری کند ، شاید هم فقط یکی دونفر در برخی از تیم ها پیدا می‌شد که بر حسب علاقه اش دوربین عکاسی داشته باشد .

 

آن زمان هم همنوردی نبود که برای عکس گرفتن به قله ها صعود کند و خیلی هم برای فردی مهم نبود عکسی گرفته شود !!!

 

هنوز دوربین دیجیتال نیز اختراع نشده بود و وزن دوربین ها هم زیاد بود و عکاسی یکی از کارهای سخت در کوهنوردی به شمار می رفت و همچنین هزینه چاپ آنها نیز بالا بود .

 

پلان دوم :

اما چندین سالی است که نصب انواع تابلوهای راهنما و تابلوی روی قله ها مورد بحث و گفتگو و نقد بوده و هست و برخی از همنوردان نیز نصب تابلوهای فلزی بر روی قلل را با جدیت بیشتری از ابتدای سال جاری در سطح کشور آغاز نموده اند .

 

اکثر همنوردان نیز با دوربین های نیمه حرفه ای و حرفه ای عکاسی و حتی با موبایل های خود به عکاسی می پردازند و در شبکه های مجازی که خود به یک رسانه تبدیل شده اند همانند اینستاگرام منتشر و باز نشر می شود و سایر همنوردان و علاقه مندان به کوه و طبیعت را در جریان صعود خود قرار می دهند.

اما باید اندیشید و از خود پرسید که ؛ آیا گسترش فرهنگ عکس گرفتن با تابلوی قله ها ، یک فرهنگ زیبا و ارزشمند در ورزش کوهنوردی و صعودهای ورزشی است؟

 

آیا ما برای گرفتن عکس های یادگاری به ورزش کوهنوردی و صعودهای ورزشی می پردازیم ؟

 

اگر عکسی را در کنار تابلوی قله ثبت نکیم ، آیا کوهنوردی ما در آن روز فایده ای نداشته است ؟

 

حال اگر قله ای تابلو نداشته باشد ، دیگر نمی توان آن را قله نامید ؟

 

راستی ، نصب تابلو روی قله ها از کدام اندیشه یا از کدام کشور و فرهنگی بر گرفته شده است ؟

 

چه کسی مسئول کاشتن این تابلوهای فلزی بر روی قله هاست ؟

 

از کدام نهاد برای نصب این تابلوها مجوز می گیرند ؟

 

صحت و سقم اطلاعات موقعیتی که  آن تابلو نصب می شود را چه سازمان و فردی تایید می کند ؟

 

مگر قله ها متعلق به همه همنوردان و دوستداران کوه و طبیعت نیست ؟

 

مگر ورزش کوهنوردی و صعودهای ورزشی در ایران فدراسیون و مرجعی ندارد که شاهد نصب چنین تابلوهایی در اکثر قلل کشور هستیم ؟

 

همنوردانی که اقدام به نصب چنین تابلوهایی در قلل کشور انجام می دهند چه دانش فنی و علمی کوهنوردی و صعودهای ورزشی را دارند و چرا با هزینه می کنند و وقت و انرژی زیادی می گذارند و این کار را انجام می دهند ، هدفشان چیست ؟ و چه چیزی را می خواهند به سایر همنوردان و عموم مردم اثبات کنند ؟

 

در زمانی نه چندان دور اکثر همنوردان از نصب پرچم های کوچک نارنجی رنگ باشگاه کوهنوردی اسپیلت بر روی قلل الگو می گرفتند و معتقد بودند .

 

این پرچم ها از چوب بودند و پارچه های آن ها بسیار نازک و قابل بازیافت انتخاب می‌شد اما برخی معتقد بودند که عملی بر خلاف قوانین حفظ محیط زیست کوهستان است .

 

زمانی که به قله می‌رسیدیم با ارتفاع سنج یا جی پی اس قله را اندازه گیری می کردیم و روی آن پرچم نیز نام قله و ارتفاع آن می نوشتیم .

در آن سال‌ها دوستداران محیط زیست کوهستان در هر جلسه و همایشی به این پرچم ها اعتراض می کردند و ما نیز به احترام باورشان و نظرات و انتقاداتشان از این امر نیز صرف نظر کردیم.

 

حال چرا همان دوستداران محیط زیست که با نصب چنین تابلوهای فلزی بر روی قله ها دیگر مخالفتی ندارند بلکه دیگران را هم تشویق به این کار می کنند و با افتخار نیز خودشان با این تابلوهای فلزی عکس های یادرگاری می‌گیرند و آن عکسها را در شبکه های مجازی نیز با دیگران به اشراک می گذارند ؟!

 

جالب است افرادی که  تازه به رشته ورزش کوهنوردی و صعودهای ورزشی روی آورده اند وقتی به قله ای می‌رسند و می‌بینند تابلویی وجود ندارد ، سرخورده می شوند و با انتقاد از سایر همنوردان و باشگاه های پیشکسوت می‌پرسند چرا تاکنون هیچ تابلویی بر روی این قله نصب نشده است ؟!

 

به نظرم آنان به این می اندشند و تفکر می‌کنند که تمامی قله‌های دنیا باید تابلو داشته باشند وگرنه آن قله دیگر قله نیست‌!!!

 

متاسفانه با گسترش این علاقه و عدم ترویج فرهنگ کوهنوردی ، تعداد تابلوهای روی قله ها نیز افزایش یافته و عده ای از همنوردانی که تازه به ورزش کوهنوردی و صعودهای ورزشی روی آورده اند نیز قلل فرعی را نام گذاری و تابلو آن قله فرعی را نصب کرده اند و در حین صعود به این مناطق با توجه به‌ کروکی و نقشه های قدیمی ، با نام های اشتباه و غیر محلی روبرو می شویم که این خود یک معضل جدیدی در این سالها تلقی می شود . 

 

جالب آنجاست که یکی از همین تابلوهای اشتباه و غیر محلی را در روز جمعه ۲۲ بهمن ماه سال جاری دیدم ، تابلویی که به عنوان قله خاتون در بارگاه در نزدیکی قله خرسنگ جنوبی نصب شده بود!

 

در صورتی که محل دقیق این قله کمی به طرف شرق بین دو قله اشترگاه و گیزنو و بر فراز دیواره خاتون بارگاه در گردنه و معدن زغال سنگ قرار دارد.

 

تحلیل :

در سایر کشورها تا آن جایی که بررسی کردم و از نزدیک شاهدش بودم فقط برای قله های فنی و دارای درجه سختی بالا ، کوهنوردانش با یک برنامه ریزی دقیق و تفکراتی که از پیش از نظر علمی و فنی و زیست محیطی بررسی شده است چنین کارهایی انجام می دهند :  

  • با پارچه های رنگی قله ها را مشخص می کنند همانند قلل هیمالیا
  • با نبشی و یا میله و یا سه پایه فلزی قله ها را مشخص می کنند
  • در کشورهای اروپایی ، با صلیب قله ها را مشخص می کنند
  • با تابلوهای چوبی قله ها را مشخص می کنند همانند قله کلیمانجارو و قله های کشور آفریقا

  • با نصب نماد نام آن قله ، قله ها را مشخص می کنند همانند مجسمه سر قله لنین

  • با تابلوهایی با نوشته نام خود قله قله ها را مشخص می کنند همانند قله البروس روسیه

 

پیشنهاد :

  • عکس گرفتن با تابلوهای روی قله ها زیاد اهمیت ندهیم و معیارمان فقط صعودی ایمن باشد و جی پی اس و عکس های مناظر بکر اطراف قله را منتشر کنیم
  • فدراسیون کوهنوردی و صعودهای ورزشی باید خط مشی برای این موضوع منتشر کند و تصمیم قاطعی در این خصوص اتخاذ نماید به گونه ای که در طرح سیمرغ شرط عکس گرفتن با تابلوی قله تغییر پیدا کند
  • خود ما کوهنوردان و کوهروها و دوستداران کوه و طبیعت به فرهنگ های اشتباه پایان دهیم و به اصالت و اخلاق مداری ورزش کوهنوردی و صعودهای ورزشی بازگردیم و کوهنوردی را فقط برای کوهنوردی انجام دهیم و به یاد داشته باشیم که صعودکردن به قله بخشی از کوهنوردی است نه همه آن و عکس گرفتن با تابلوهای قله ها چیزی از ارزش کوهنوردی ما را کم و یا زیاد نمی‌کند.
  • روی قله ها حواسمان به حفاظت از محیط زیست کوهستان باشد و آن را فراموش نکیم و فقط در بنرها و سخنان شعارهای محیط زیستی سر ندهیم و قله ها را پاک نگه داریم و به خود و دیگران اجازه ندهیم کوهستان و قله ها را آلوده کنند.
  • اگر بر روی قله ای قرار است تابلویی نصب شود باید با مجوز رسمی متولی امر کوهستان و حفاظت از آن  نصب شود که فقط فدراسیون کوهنوردی و صعودهای ورزشی است
  • برخی از همنوردان و پیشکسوتان و کوهنوردان فنی ، پارچه های نازک رنگی را که قابل بازیافت نیز هست قابل نصب می دانند که به راحتی می توان نام آن قله را به همراه نام باشگاه کوهنوردی بر آن نوشت و قله ها را با همین پارچه های نازک رنگی آذین کرد همانند بام جهان قله اورست

 

نویسنده : همنورد ذبیح اله حمیدی موسس و مدیرعامل باشگاه کوهنوردی و سنگنوردی اسپیلت